سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با یکی ازدواج کردن شوخی نیست به هیچ وج

بله کاملا درست هست این عنوان رو که نوشتم لطفا متن رو کامل بخونید

خیلی زودتر از وقت خودش اومده و به نظر میاد یک دور مسائل رو برای خانم منشی تعریف کرده ، میگه ببخشید اگه پراکنده حرف می زنم آخه خیلی حرف دارم ، بیشتر اون حرف می زنه یه وقتایی هم من می پرسم .

از خواستگاری تا عروسی کلا یک ماه طول کشیده ، چهار ساله ازدواج کردن تا الان چهارتا قهر اساسی 5-6 ماهه و ترک منزل تجربه شده و یک بچه 2/5 ساله دارن که تو هیچ کدوم از قهرها پدر اجازه نداده مادر بچه رو با خودش ببره یا حتی ملاقاتش کنه . معتقده زن من بچه های خواهرش رو بیشتر از بچه ی خودش دوست داره !!!!! بارها خانواده ها با هم درگیر شدن و حرمت شکنی کردن ، مادرشوهر و خواهرشوهر همچنان طبق زمان قارقار میرزا اجازه به پا کردن آشوب رو دارن و باید ازش چشم پوشی بشه ، همسر مدیر ساختمان بعد از آخرین درگیری اعلام کرده : تو هم این زن رو راه بدی من راهش نمی دم : ، بچه الان دست مادرشوهر هست و فعلا اجازه ملاقات به مادر رو نمی ده و معتقده باید تنبیه بشه ، طلاق هم نمی ده تا زنش موهاش رنگ دندوناش بشه و ....

شکل گیری رهاشدگی و احساس طرد شدن در بچه

مرز نداشتن ، اجازه دخالت کردن به هر کسی که سر روی بدن داره و می تونه حرف بزنه داده شده 

نداشتن مهارت شنیدن و شنیده شدن و گفتگو کردن

نداشتن مهارت حل مساله 

نداشتن مهارتهای زندگی زناشویی 

تله های فکری مثل ذهن خوانی و فاجعه سازی و ...

قرار شده با واسطه ای هماهنگ کنه تا خانم رو ملاقات کنم .